او مرا فراموش کرد
بنا بر فراموشی بود
خطِ یکی مانده به آخر
پرده ی آخر
قرار بر ترک صحنه بود
باری رو دوشم گذاشته شده بود
باری که در یک خط و چند لغت خلاصه میشد
باری که نت هایِ پیاپی پیانیست به پیشوازش آمده بودند
استقبال
یا پیشواز
فرقی ندارد
تنها برایم به معنای بلاتکلیفه
پرده را بکش